روز پاییزی میلاد تو در یادم هست
روز خاکستری سرد سفر یادت نیست
نالهی ناخوش از شاخه جدا ماندن من
در شب آخر پرواز خطر یادت نیست
تلخی فاصلهها نیز به یادت ماندهست
نیزه بر باد نشستهست و سپر یادت نیست
یادم هست، یادت نیست
خواب روزانه اگر درخور تعبیر نبود
پس چرا گشت شبانه، در به در یادت نیست؟
من به خط و خبری از تو قناعت کردم
قاصدک، کاش نگویی که خبر یادت نیست
ییادم هست، یادت نیست
برچسب : نویسنده : andromao بازدید : 149