کتاب پیرمرد و دریا نوشته ارنست همینگوی

ساخت وبلاگ

هر روز روز تازه ای است. بهتر آن است که بخت یاری کند، اما تو کارت را میزان کن. آنوقت اگر بخت یاری کرد تو آماده ای.

 

درد من مهم نیست. اختیارش دست خودم است. اما درد او ممکن است دیوانه اش کند.

 

فقط برای این نکشتی که زنده بمانی و گوشتش را بفروشی. برای نام ماهی را کشتی، برای اینکه ماهیگیری. وقتی که زنده بود دوستش میداشتی، بعد از آن هم دوستش میداشتی. اگر دوستش بداری کشتنش گناهی ندارد. یا بیشتر گناه دارد؟

خطی از حریق یادها...
ما را در سایت خطی از حریق یادها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : andromao بازدید : 193 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 21:31